پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

آلبوم عکس وخاطرات پارسا

سیسمونی آقا پارسا

پسر عزیزم تاریخ 20 اسفند تخت و کمد سیسمونی شما رو اوردن ومن شروع کردم به چیدن اتاق  شما البته پسر خاله ات احسان و ساناز جون استیکرهای اتاقت رو چسبوندن و واقعا دست مامان سیمین و بابایی درد نکنه بابت سیسمونی عکس لباسها وسایر وسایل رو نذاشتم چون خیلی طولانی میشد ولی همه لباسها رو از امریکا برایت خریدند     ...
25 مرداد 1392

عید نوروز 91

عزیزم امسال آخرین سالی هست که من وبابا دو تایی سال رو تحویل میکنیم البته بابا از مادر جون وپدر جون خواسته که برای سال نو پیش ما باشن که اگه من دردم گرفت دست تنها نباشیم اما مادر جون گفته بود که روز 2 فروردین تهران میان ولی نشد چون پدر جون در 15 اسفند قلبش درد گرفت وبرای چکاپ اومدن تهران متاسفانه یکی از رگهای قلبش 80% گرفتگی داشت ومجبور شد استنت بذارن وبه همین جهت از 15 اسفند پیش ما بودن من با خانم دکترم آخرین قرار رو برای 3 فروردین جهت معاینه گذاشتم وقتی برای معاینه رفتم دکتر گفت فشارم بالا است واگه صبر کنیم برای طبیعی ممکنه که نتونیم وبهتره که زودتر سزارین بشم با وجودی که اصلا دوست نداشتم که سزارین بشم ولی به خاطر شرایطم قبول کردم وقر...
24 مرداد 1392

دوران بارداری

عزیزم دلم در هفته 11 بارداری برای اولین بار سونوگرافی انجام دادم البته این سونو جهت غربالگری بود ودر همون هفته مشخص شد که شما پسر هستید تا ماه 5 بارداری یعنی 20 هفته من هر روز سر کار میرفتم وبرعکس همه خانم های باردار خیلی سرحال و زبر و زرنگ شده بودم ویه لحظه رو صندلی بند نمیشدم اصلا هم در دوران بارداری ویار نداشتم هفته 20 برای سونو سه ماهه دوم غربالگری رفتم واونجا مشخص شد که دهانه رحمم باز هست واحتمال زایمان زودرس برای من هست به همین جهت من مجبور شدم که عمل سرکلاژ انجام بدهم و دیگه سر کار نرم وتبدیل به استراحت مطلق شد برای من دوران سختی بود چون از یه طرف عادت به خونه ماندن نداشتم واز طرفی مامان سیمین وبابایی تقی بخاطر گرین کارتشون مج...
3 مرداد 1392
1